loading...
قران و عترت
مسابقه

مهرداد بازدید : 12 دوشنبه 25 فروردین 1393 نظرات (0)

مقدمه:

بدون تردید انسان به تنهایی توان برآوردن تمام نیازها و رفع همه مایحتاج خویش را ندارد؛ چرا که فرصت و توانایی او محدود اما خواسته‏ها و نیازمندهای او بی‏شمار است، وجود همین نیازهای متعدد و نیز عوامل دیگر موجب شده است که انسان به زندگی مدنی و اجتماعی روی بیاورد.

به رغم اینکه زندگی اجتماعی زمینه و شرایط لازم را برای برآورده شدن

تعالیم روح بخش اسلام ضمن اینکه در راستای مبارزه با جرم، سیاست‏های کیفری از قبیل قصاص، دیات، تعزیرات و... را ارائه نموده است، اما با این حال به سیاست پیشگیری نیز عنایت ویژه‏ای دارد و اصولا تمام احکام و دستورالعمل‏های دینی جنبه پیشگیری از جرم را دارند چرا که در صدد هستند با تقویت اعتقاد خدا باوری، کج‏روی‏ها و انحرافات را اصلاح نموده و فرد را آنگونه تربیت نماید که حتی در خلوت‏ترین مکان‏ها که هیچ نظارتی در آنجا صورت نمی‏گیرد، مرتکب جرم نشود

بسیاری از نیازها و برطرف شدن بخش عمده‏ای از مشکلات تسهیل می‏کند، اما این نوع زندگی، مشکلات متناسب خودش را به همراه دارد به گونه‏ای که در دلِ اجتماع، شرایط و فرصت‏های به وجود می آید که زمینه را برای ارتکاب بسیاری از جرائم فراهم می‏کند.

یکی از جرائمی که زمینه‏های وقوع آن در دل اجتماع پدید می‏آید و همواره به عنوان یکی از مهمترین عوامل مختل کننده امنیت اقتصادی و برهم زننده آسایش عمومی جامعه شناخته مي‏شود، جرائم اقتصادی است. جرمی که بشر را بر آن داشته است تا برای مبارزه با آن راهکارهای مختلفی از قبیل تدابیر سرکوبگرانه و راهبردهای پیشگیرانه را به کار گیرد.

حال با توجه به اینکه تعالیم انسان ساز اسلام، نقش مهمی در تربیت انسان‏ ایفا می‏کند، این سؤال مطرح می‏شود که آیا در راستای پیشگیری از وقوع جرائم اقتصادی نیز راهکارهای تربیتی را ارائه نموده است یا خیر؟ اگر ارائه کرده، این راهبردها کدامند؟

نوشته حاضر در صدد است با مراجعه به آیات و روایات و نیز با بهره گیری از دانش نوپای جرم شناسی، به این سؤالات پاسخ دهد.

1)  مفاهیم و کلیات:

1/1) جرم:

در لغت: به معنای گناه[1]، خطا و بزه،[2] به کار رفته است.

در اصطلاح: دانشمندان علم حقوق، جرم را به گونه‏های مختلف تعریف کرده‏اند. «گاروفالو» يكي از بنیانگذاران دانش جرم شناسی، جرم را اینگونه تعریف می‏کند:

«جرم عبارت است از تعرض به احساس اخلاقی بشر یعنی جریحه‏دار کردن آن بخشی از حس اخلاقی که احساسات بنیادی نوع خواهانه یعنی شفقت و درستکاری را شامل می‏شود.»[3]

«کارارا» در راستای تعریف جرم می‏گوید:

«جرم تجاوز از حدود و قوانین کشور است که به وسیله کسی انجام شود به شرطی که شخص مرتکب، مکلف یا مجاز به انجام آن نباشد و در ضمن برای آن تجاوز، مجازات تعیین شده باشد.»[4]

از دیدگاه حقوق اسلامی جرم عبارت است از انجام کارهای که شارع آن را نهی فرموده و یا ترک اوامر شارع که شارع مقدس از ترک آن نهی و یا بر ترک آن کیفر مقرر فرموده است.[5]

2/1) پیشگیری:

در لغت به معنای جلوگیری است. و به همین دلیل به هر نوع اقدامی که طبیب یا مأمور بهداری برای جلوگیری از بروز مرض انجام دهد پیشگیری گفته می‏شود.[6]

«در حقیقت واژه «پیشگیری» یک اصطلاح پزشکی است که نوعا به پیشگیری از بیماری اطلاق می‏گردد. ولی با این حال این اصطلاح در علم جرم شناسی نیز کاربرد دارد که منظور از آن عبارت است از اتخاذ تدابیر و سیاست‏های برای جلوگیری از وقوع جرم، که بهترین راه مبارزه با جرم، همین شیوه است و ضرب المثل «علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد» بر اهمیت این شیوه تاکید می‏کند».[7]

جرم شناسان، پیشگیری را با توجه به نوع تدابیر پیشگیرانه، به پیشگیری موسع و مضیق تقسیم نموده‏اند.

1/2/1) پیشگیری موسع:

عبارت است از «اقدامات کیفری و غیر کیفری در جهت خنثی کردن عوامل ارتکاب جرم؛ در این مفهوم به هر چه که علیه جرم بوده و بزهکاری را کاهش دهد پیشگیری گفته می‏شود.»[8]

2/2/1) پیشگیری مضیق:

عبارت است از «مجموعه راهکارهای غیرکیفری که برای مهار بزهکاری مورد استفاده قرار می‏گیرد و به گفته «ریمون گسن» هدف نهایی آن محدود کردن امکان پیشامد مجموعه اعمال جنایی از راه غیر ممکن ساختن، دشوار کردن یا کاهش دادن احتمال وقوع آنهاست بدون اینکه از تهدید کیفر یا اجرای آن استفاده شود.»[9]

با توجه به تعریفی که از پیشگیری موسع و مضیق ارائه گردید، روشن می‏شود که راهکارهای تربیتی مبارزه با جرائم اقتصادی در گروه پیشگیری مضیق قرار می‏گیرند چرا که به کاربستن اینگونه راهبردها باعث می‏شود بدون اتخاذ تدابیر کیفری و سرکوبگرانه، موقعیت‏ها و فرصت‏های زمینه‏ ساز وقوع جرم، اصلاح شده و بدین سان از رخ دادن بزه و جرم جلوگیری به عمل ‏آید.

3/1) جرائم اقتصادی:

حقوق جزای اختصاصی که خود یکی از شعب حقوق جزا به شمار می‏آید، به دلیل تنوع و گستردگی دامنه جرایم، به بخش‏های مختلف تقسیم بندی شده است که یکی از مهمترین زیرشاخه‏های آن، جرایم علیه اموال و مالکیت می‏باشد[10] وجه مشترک اینگونه جرایم آن است که همه آنها مشتمل بر نقض حقوق مالکانه اشخاص می‏باشند.[11]

با توجه به مطلب فوق، می‏توان گفت که منظور از جرائم اقتصادی عبارت است از آن دسته جرائمی که به نوعی به پایمال نمودن حقوق مالی اشخاص منتهی می‏شوند که اهم این جرایم عبارتند از کلاهبرداری، خیانت در امانت، سرقت، اختلاس، خودداری از پرداخت بدهی و...

2) پیشینه ی بحث:

شاید به جرئت بتوان ادعا نمود که با آغاز پیدایش مفهوم مالکیت در جوامع بشری، بشر با پدیده‏‏های مجرمانه‏ی سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری و... رو به رو شد که وجود اینگونه ناهنجاری‏ها و چالش‏ها، او را بر آن داشت تا تدابیر و اقداماتی را برای حفاظت و حراست از اموالش اتخاذ نماید که در همین راستا «سیاست کیفری (و سرکوبگرانه) برای سال‏های طولانی در همه کشورها به عنوان ابزاری برای مبارزه با جرم اعمال می‏گردید»[12] اما امروزه با توجه به تحولات شگرفی که در جوامع پدید آمده است «اِعمال سیاست پیشگیری بسیار عاقلانه‏تر و متناسب‏تر از اعمال سیاست کیفری می‏باشد و به همین دلیل در سیاست جنایی نوین، گرایش «پیشگیری» در کنار گرایش «سرکوبگرانه» قرار دارد.» [13]

مکاتب الهی و به خصوص مکتب اسلام توجه ویژه‏ی به تدابیر پیشگیرانه دارند و اصولا در یک نگاه کلی تمام تکالیف و برنامه‏های دینی از طریق اصلاح رفتار و کردار و ترمیم نارسایی‏ها و کج‏روی‏ها زمینه را برای ریزش رذائل و رویش فضائل فراهم می‏کند که این امر به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تاثیر شگرفی در پیشگیری از وقوع پدیده‏های مجرمانه و به خصوص بزهکاری‏های اقتصادی، برجای می‏گذارد.

اما به طور خاص، تدابیر تربیتی پیشگیرانه از جرائم اقتصادی را می‏توان به طور پراکنده در لابلای کتب روایی که به اهمیت حق الناس و لزوم رعایت و محترم شمردن آن پرداخته‏اند، نظیر کتاب بحار الانوار، «باب عقاب من اکل اموال الناس ظلما»، و نیز «باب المطل فی الدین»، جستجو نمود. همچنین این بحث را می‏توان با جستجو نمودن عبارات «حق المؤمن» و «عقاب من حبس حق المؤمن» در منابع و متون روایی جستجو نمود. همچنین رگه‏های این بحث، در آن دسته از کتب حقوقی که به مباحث جرم شناسی پرداخته‏اند، مشاهده می‏شود.

اما با این حال نگارنده به کتابی که به طور مستقل به بررسی راهکارهای تربیتی پیشگیری از جرائم اقتصادی پرداخته باشد، برنخورده است. بدون شک جای مباحثی از این دست در میان مباحث فقهی و حقوقی خالی است و اهمیت این بحث می‏طلبد که صاحب نظران و دانشمندان این حوزه، با تبیین دستاوردها و تدبیرات پیشگیرانه اسلامی، بیش از پیش مردم را با حقایق و معارف اسلام آشنا نمایند و زمینه را برای فراگیر شدن امنیت اقتصادی و عدالت اجتماعی هموار سازند.

3) طرح مساله:

در طول تاریخ بر طرف نمودن نیازهای زندگی از قبیل خوراک، پوشاک و مسکن یکی از مهمترین دغدغه های بشر بوده است که برطرف نمودن اصولی و صحیح این نیازها تنها از طریق کار و فعالیت اقتصادی سالم امکان پذیر می‏باشد. در این میان برخی از افراد خودخواه و سودجو برای رفع مایحتاج زندگی‏شان به جای استفاده صحیح از استعدادها و توانایی‏های خدادی‏شان، به کارهای نامشروعی چون سرقت، کلاهبرداری، اختلاس و... روی می‏آورند تا از طریق مصادره و غصب اموال دیگران و برهم زدن نظم اقتصادی جامعه، خودشان را به آسایش و آرامش برسانند.

برای مبارزه با این گونه ناهنجاری‏ها و معضلات، اتخاذ سیاست‏های کیفری و به مجازات رساندن مجرمین یکی از مهمترین دستورکارهای دولت‏ها در طول تاریخ بوده است اما امروزه تجربه نشان داده است که تنها اعمال مجازات‏های سرکوبگرانه برای مبارزه با جرم و به خصوص جرائم اقتصادی کارساز نیست بلکه اعمال جرائمی چون حبس و زندان به جای ایجاد تنبّه و بازدارندگی، زایشگاه جرم را به دنبال داشته است به گونه‏ای که افراد در طول مدت حبس، با جدیدترین و به روز ترین شگردهای خلافکارانه آشنا می‏شوند و هنگام آزادی با کوله باری از آموخته های مجرمانه، زندان را ترک می‏کنند.

با مراجعه به متون دینی روشن می‏شود که تعالیم روح بخش اسلام ضمن اینکه در راستای مبارزه با جرم، سیاست‏های کیفری از قبیل قصاص، دیات، تعزیرات و... را ارائه نموده است اما با این حال به سیاست پیشگیری نیز عنایت ویژه‏ای دارد و اصولا تمام احکام و دستورالعمل‏های دینی جنبه پیشگیری از جرم را دارند چرا که در صدد هستند با تقویت اعتقاد خدا باوری، کج‏روی‏ها و انحرافات را اصلاح نموده و فرد را آنگونه تربیت نماید که حتی در خلوت‏ترین مکان‏ها که هیچ نظارتی در آنجا صورت نمی‏گیرد، مرتکب جرم نشود.

4) مهمترین راهکارهای تربیتی پیشگیرانه از جرائم اقتصادی:

اینک برخی از راهبردهای تربیتی را که نقش مهمی در پیشگیری از جرائم اقتصادی دارند، مورد بررسی قرار می‏دهیم.

1/4) ترویج فرهنگ کار و تلاش:

بدون شک میان بیکاری و وقوع جرم و به خصوص جرائم اقتصادی، رابطه تنگاتنگی وجود دارد چنانکه آمار و ارقام نشان دهنده آن است که «در ایام بیکاری و تعطیلات آمار جنایات تا هفت برابر افزایش می‏یابد.»[14]

علت این پدیده آن است که نخستین جرقه ارتکاب جرم، با وسوسه و فکر مجرمانه روشن می‏شود که در این میان، اوقات فراغت و بیکاری مستعدترین لحظات برای شکل‏گیري افكار مجرمانه به شمار می‏آید زیرا در چنین زمان‏های ذهن انسان بیشتر از هر وقت دیگری پذیرای وسوسه‏ها و افکار مجرمانه می باشد و این افکار همانند خوره، ذهن و فکر را به خودش درگیر و مشغول می‏کند و آرامش و قرار را از آن سلب می کند و با گذر زمان قوی‏تر و تنومندتر شده و به تدریج به انگیزه تبدیل می‏شود که با پیدایش انگیزه، فرد برای ارتکاب جرم مصمم‏تر شده و نهایتا نیز مرتکب جرم می‏شود.

با توجه به آموزه‏های دینی، اسلام برای از بین بردن معضل بیکاری، دو راهکار عمده را پیش بینی نموده است:

الف) گاهی در جامعه زمینه‏ی کار وجود ندارد اسلام برای مقابله با این معضل برنامه‏های حمایتی زکات، خمس، فیء و  انفال، خراج و مالیات، کفارات، تشویق به انفاق، صدقه و دستگیری از مستمندان، قرض الحسنه و... را در نظر گرفته است که با عملي شدن این سیاست‏ها، ثروت از حالت رکود و تراکم خارج شده و در مسیر صحیح و طبیعی به جریان می‏افتد و با حرکت خویش هم از میزان فقر و محرومیت اقشار ضعیف و کم درآمد می‏کاهد و هم زمینه‏ی اشتغال زایی را فراهم می‏کند.

ب) گاهی در جامعه زمینه‏های کار و اشتغال وجود دارد اما عده‏ای به دلایلی چون تنبلی، یا ننگ و عار دانستن برخی از کارها، از زیر کار طفره رفته و کار نمی کنند. اسلام برای از بین بردن این معضل در صدد است با استفاده از دو روش تربیتی «تشویق» و «هشدار» فرهنگ کار و تلاش را در جامعه گسترش دهد.

در روش تشویقی، به پاداش معنوی کار و نیز نتایج و آثار مثبت مادی کار اشاره شده است و در روش «هشدار» به پیامدهای ناگوار بیکاری و تنبلی پرداخته شده است. چرا که پرداختن به پیامدهای بیکاری نقش مهمی در روی آوردن افراد به کار و تلاش دارد زیرا بسیاری از افراد تنبل و بيكار، به دلیل عدم آگاهی از پیامدهای ناگوار بيكاري، وقت‏شان را به بطالت می‏گذرانند و فرصت‏ها را یکی پس از دیگری، بیهوده از دست می‏دهند و چه بسا اگر اطلاع درست و روشنی از پیامدهای منفي آن داشتند، هرگز وقت‏شان را که گران‏بها‏ترین سرمایه‏شان به حساب می‏آید با بطالت تلف نمی‏کردند.

اینک به بررسی هر یک از دو روش «تشویق» و «هشدار» می پردازیم:

1/1/4) تشویق همگانی به کار از رهگذر تبیین برکات معنوی کار:

انسان برای بقا به امور متعددی نیاز دارد که شاخص‏ترین آنها مسکن، پوشاک و خوراک می‏باشد، اسلام پیروان خویش را تشویق می‏کند نیازمندهای شان را از طریق روی آوردن به کار و تلاش و کسب روزی حلال، برطرف نمایند. از نظر آموزه‏های اسلامی کسی که برای به دست آوردن روزی حلال، به کار و تلاش روی بیاورد تا با دسترنج خود نیازمندی‏ها و احتیاجات خود و افراد واجب النفقه‏اش را برطرف نماید خداوند با رحمت به او نظر می‏کند،[15] مثل برق از پل صراط عبور خواهد کرد[16] درب‏های بهشت به روی او گشوده می‏شود[17] در قیامت در شمار انبیا قرار گرفته و پاداش انبیا به او داده خواهد شد.[18] همچنین تلاش برای تأمین مخارج خانواده همانند مجاهدت در راه خدا محسوب می‏شود[19] و اگر با خستگی طلب روزی حلال، شب را به صبح برساند، آمرزیده می‏شود.[20] و حتی به برخی از افراد که دست سالم برای کارکردن و سرمایه‏ی لازم برای تجارت ندارند، توصیه شده که دست روی دست نگذارند بلکه از سرشان برای حمل و نقل بار استفاده کرده و بدین سان خود را از مردم بی‏نیاز نماید.[21]

2/1/4) آگاهی بخشی از عوارض تنبلی و بیکاری:

اسلام همانگونه که از کار و تلاش به عنوان یک ارزش یاد می‏کند، متقابلا بیکاری و تنبلی را نکوهش نموده و آن را یک نوع ضد ارزش معرفی می‏کند و با بیان نمودن خطرات و آفات بیکاری، افراد را از گرفتار شدن به این معضل برحذر می‏دارد.

امام موسی کاظم (ع) در این زمینه می‏فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغ»[22]

خداوند بنده بیکار را دشمن می‏دارد.

در برخی از روایات آن دسته افرادی که شب‏ها را چون مردار در بستر خفته‏اند و روزها را به بطالت و تنبلی می‏گذرانند، به عنوان مبغوض‏ترین افراد در نزد خداوند معرفی شده‏اند.[23]

امام صادق(ع) نیز افرادی را که بار زندگی خود را بر دوش دیگران تحمیل می‏کنند از رحمت خدا به دور دانسته است.[24]

در برخی از روایات دست از کار و تلاش کشیدن، به عنوان یکی از موانع استجابت دعا معرفی شده است چنانکه امام صادق(ع) در این زمینه می‏فرماید:

«أَرْبَعَةٌ لَا تُسْتَجَابُ لَهُمْ دَعْوَةٌ رَجُلٌ جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ يَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فَيُقَالُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْكَ بِالطَّلَب»[25]

دعای چهار گروه مستجاب نمی‏شود، یکی از آنها  کسی است که (به جای کار و تلاش) در خانه بنشیند و از خداوند طلب روزی نماید، به او گفته می‏شود، آیا ما به تو دستور ندادیم که برای کسب روزی تلاش کن.

در برخی از روایات نیز توصیه شده است که برای نهادینه نمودن فرهنگ کار و تلاش در جامعه، از استخدام افراد تنبل که تن به کار نمی‏دهند ممانعت به عمل آید، چنانکه امام صادق‏(ع) می‏فرماید:

«لا تستعن بکسلان»[26]

افراد تنبلی را که تن به کار نمی‏دهند، استخدام نکنید.

بدون شک اتخاذ این تدبیر تحریمی، نقش مهمی در از بین رفتن تن پروری و تنبلی و روی آوردن افراد به کار و فعالیت سازنده خواهد داشت.

2/4) ارائه راهکارهای تربیتی برای مبارزه با حرص و طمع:

یکی از مهمترین عواملی که نقش پررنگی در وقوع جرائم اقتصادی دارد حرص است. «حرص که یکی از شعب حب دنیا محسوب می‏شود صفتی است که انسان را به جمع‏آوری اموال بیش از حد نیاز، وا می‏دارد. این صفت همانند بیابانی است ناپیدا که از هر طرف بروی، به جایی نرسی، و نظیر چاهی است بی‏‏انتها، که هرچه در آن فرو روی، عمق آن را نیابی.»[27]

پیامبر اعظم(ص) در توصیف آن می‏فرماید:

«لو كان لابن آدم واديان من ذهب لابتغى وراءهما ثالثا»[28]

اگر فرزند آدم دو بيابان پر از طلا داشته باشد، خواهان بيابان سوّمى (از طلا) است.

سعدی نیز با الهام از اینگونه روایات می‏گوید: «حریص با جهانی، گرسنه است و قانع با نانی، سیر»[29]

بسیاری از جرائم اقتصادی نظیر احتکار، اختلاس، کلاهبرداری، رشوه و... ریشه در حرص دارد. شکی نیست که افراد محتکر، نوعا افرادی متموّل جامعه محسوب می‏شوند و به اندازه کافی، از دارایی و ثروت برخوردارند، اما به دلیل حرص و طمع از وضعیت موجود ناراضی‏اند و برای دستیابی به ثروت بیشتر، ارزاق عمومی و مورد نیاز مردم را به امید بالا رفتن قیمت آن، احتکار می‏کنند و بدین سان در نظم و امنیت اقتصادی جامعه اختلال ایجاد می‏کنند.

همچنین بسیاری از افرادی که مرتکب اختلاس می‏شوند، افرادی شاغل می‏باشند و از درآمد کافی نیز برخوردارند، اما عواملی چون حرص و طمع و نیز عدم نظارت کافی، سبب می‏شود که از طریق اختلاس به مال اندوزی بپردازند.

اسلام برای از بین بردن این عامل جرم‏زا راهکارهای تربیتی ذیل را ارائه نموده است:

1/2/4) پیشه نمودن قناعت:

با وجود اینکه دستیابی به رفاه و تمکن مالی به منظور رفع نیازمندی‏ها و دستیابی به آسایش و آرامش، یک امر پسندیده و ضرورت انکارناپذیر است اما اگر ترمزهای کنترل کننده برای این روند وجود نداشته باشد ممكن است دچار آفت حرص و طمع شده و آسایش و آرامش را در ثروت اندوزی بی‏حد و حصر جستجو ‏کند غافل از اینکه این روند نه تنها او را به آرامش نمی‏رساند بلکه اضطراب، بی‏قراری، ناخرسندی از وضعیت موجود و حرص ولع شدید برای جمع‏آوری ثروت بیشتر، هرگونه آرامش و قرار را از او می‏رباید، مجموعه‏ی این فشارهای روانی او را به ثروت اندوزی از طرق نامشروع از قبیل احتکار، اختلاس، کلاهبرداری، سرقت و رشوه سوق می‏دهد.

اسلام برای درمان این صفت جرم‏زا، ترمز قناعت را توصیه می‏کند. قناعت حالتی است که باعث می‏شود «انسان به اندازه نیاز خود اکتفا نماید».[30] برخورداری از این ترمز موجب می‏شود که انسان ضمن امید به رحمت الهی و کار و تلاش، با درایت و برنامه ریزی صحیح، میان دخل و خرجش رابطه منطقی برقرار نماید تا در هر شرایطی و به خصوص در هنگام مواجهه با بحران‏ها و چالش‏های روزگار، به سلامت از آن عبور نماید. قطعا اتخاذ چنین سیاست تربیتی موجب می‏شود که انسان از گزند آفت جرم‏زای حرص و طمع، در امان بماند و حتی در بغرنج‏ترین شرایط و تنگناترین تنگناها هم حقوق دیگران را نقض ننماید.

در آموزه‏های دینی، از قناعت با تعبیرات بلندی یاد شده است. پیامبر اعظم(ص) قناعت را گنج پایان ناپذیر معرفی نموده و می‏فرماید:

«اَلْقَنَاعَةُ كَنْزٌ لَا يَفْنَى»[31]

حضرت علی (ع) نیز قناعت را رمز دستیابی به عزت معرفی می‏کند و می‏فرماید:

«ان تقنع تعز».[32]

چه گنجی بالاتر از اینکه انسان به داشته‏های خویش قانع باشد و به اموال و دارایی‏های دیگران طمع نورزد و چه عزتی بالاتر از اینکه انسان با قناعت ورزیدن به دسترنج خویش، از پایمال نمودن حقوق دیگران خودداری نماید و بدین سان کرامت انسانی، شخصیت و حرمت خود را حفظ نماید.

2/2/4) توجه به پایین‏تر از خود در امور مادی:

یکی از راهبردی‏ترین راهکارهای تربیتی اسلام برای مبارزه با صفت جرم‏زای حرص و طمع، این است که انسان وضعیت مادی خویش را با افراد ضعیف‏تر و پایین‏تر از خودش مقایسه نماید.

امام صادق(ع) در این زمینه می‏فرماید:

«انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ أَقْنَعُ لَكَ بِمَا قُسِمَ لَكَ وَ أَحْرَى أَنْ تَسْتَوْجِبَ الزِّيَادَةَ»[33]

در توانایی‏های مالی به افرادی که از تو پایین‏تر هستند نگاه کن، نه به آنهایی که موقعیت بهتری نسبت به تو دارند. اين روش تو را به آنچه که خدا برايت قسمت كرده قانع‏تر مي‏كند و به افزايش روزى از جانب خدا شايسته‏تر مي‏شوى.

از روایت فوق می‏توان سه دستاورد مهم را برداشت نمود:

 الف) چنین نگرشی موجب می‏شود ظرفیت تحمل انسان در مواجهه با مشکلات افزایش بیابد. چرا که وقتی انسان ببیند که دیگران با مشکلات سخت‏تر از او مواجه هستند، تحمل مشکلات خودش برایش آسان‏تر می‏شود.

ب) نگاه اینگونه به وضعیت مادی، زمینه‏ی شکل گیری صفات رذیله حرص و طمع را در وجود انسان می‏خشکاند.

ج) با توجه به نص صریح روایت فوق، چنین افرادی، شایستگی و صلاحیت افزایش روزی از ناحیه خداوند را پیدا می‏کنند.

3/4) برجسته سازی اهمیت حق الناس:

یکی از مهمترین عواملی که زمینه را برای وقوع جرائم اقتصادی همچون کلاهبرداری، اختلاس، خودداری از پرداخت بدهی، کم فروشی، خیانت در امانت و به خصوص سرقت فراهم می‏کند، نادیده گرفتن حق الناس است. چنین افرادی با استفاده از شگردها و طرفندهای خاص، عملا حریم‏ها و خط قرمزها را می‏شکنند و به ربایش اموال همنوعان شان اقدام می‏کنند.

اسلام برای از بین بردن این عامل جرم‏زا، از راهکار برجسته سازی اهمیت حق الناس استفاده نموده است زیرا از جمله عواملی که موجب می‏شود برخی از انسان‏ها حقوق همنوعان‏شان را نقض نمایند، عدم آگاهی از اهمیت و جایگاه حق الناس است، چه بسا اگر از اهمیت والای حق الناس آگاه بودند، هرگز به آن تعدی نمی‏کردند. از همین رو، در آموزه‏های دینی از دو روش ذیل برای برجسته سازی اهمیت حق الناس استفاده شده است.

1/3/4) تشویق به رعایت حق الناس:

در متون دینی نسبت به رعایت حق الناس تاکید فراوان شده است تا جایی که برای افراد بدهکار، از هنگامی که تصمیم به پرداخت بدهی‏شان می‏گیرند تا لحظه‏ای که موفق به پرداخت آن می‏شوند تسهیلات معنوی و پاداش‏های قابل توجهی در نظر گرفته شده است.

امام صادق(ع) در این زمینه می‏فرماید:

«مَنْ كَانَ عَلَيْهِ دَيْنٌ يَنْوِي قَضَاءَهُ كَانَ مَعَهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَافِظَانِ يُعِينَانِهِ عَلَى الْأَدَاءِ عَنْ أَمَانَتِه»[34]

هر كس بدهی داشته باشد و به فکر ادای آن باشد از جانب خداوند دو محافظ او را در پرداخت دَین یاری می‏رساند.

پیامبر اعظم(ص) نیز پرداخت یک درهم بدهی را به طلبکاران، از هزار سال عبادت، آزاد کردن هزار بنده، و هزار حج و عمره برتر دانسته و می‏فرماید:

«دِرْهَمٌ يَرُدُّهُ الْعَبْدُ إِلَى الْخُصَمَاءِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ حَجَّةٍ وَ عُمْرَة»[35]

همچنین پاداش‏های اخروی متعددی از قبیل همنشینی با حضرت اسماعیل، قرار گرفتن در ردیف شهدا، ورود بدون حساب به بهشت و...[36] در نظر گرفته شده است.

همه این پاداش‏ها و تسهیلات معنوی از اهمیت فوق العاده و غیر قابل تصور حق الناس حکایت دارند.

2/3/4) هشدار به پایمال کنندگان حق الناس:

با توجه به آموزه‏های دینی، عواقب شوم و ناگواری برای پایمال کنندگان به حق الناس در نظر گرفته شده است. قرآن کریم برای کسانی که از طریق کم فروشی، به پایمال نمودن حق الناس مبادرت می‏ورزند، عذابی دردناک را پیش بینی نموده و می‏فرماید:

«وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ»[37]

در متون روایی نیز، تعرض به حق الناس به عنوان یک گناه نابخشودنی یاد شده است چنانکه حضرت علی(ع) می‏فرماید:

«الذَّنْبُ الَّذِي لَا يُغْفَرُ فَمَظَالِمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ لِبَعْض»[38]

گناهی که آمرزیده نمی‏شود، ستم‏های است که بندگان نسبت به یکدیگر انجام می‏دهند.

در اهمیت حق الناس همین بس که تضییع و پایمال نمودن آن حتی با قطرات خون شهید هم آمرزیده نمی‏شود چنانکه امام باقر(ع) می‏فرماید:

«أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِ الشَّهِيدِ كَفَّارَةٌ لِذُنُوبِهِ إِلَّا الدَّيْنَ فَإِنَّ كَفَّارَتَهُ قَضَاؤُه»[39]

با چکیدن اولین قطره خون شهید، گناهان او آمرزیده می‏شود جز بدهی، که فقط با ادا کردن برطرف می‏شود.

4/4) بیدار کردن وجدان‏ها:

از آنجایی که برخورداری از وجدان بیدار، نقش مهمی در پیشگیری از جرائم مرتبط با حق الناس دارد، لذا یکی از روش‏های تربیتی اسلام برای پیشگیری از وقوع هرگونه جرمی و به خصوص جرائم اقتصادی، برانگیختن و بیدار نمودن وجدان‏هاست.

امام صادق(ع) در ضمن تبیین حقوق مسلمان بر مسلمان می‏فرماید:

«أَنْ تُحِبَّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ تَكْرَهَ لَهُ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ»[40]

یکی از حقوق مسلمان بر مسلمان این است که آنچه را برای خود می‏پسندد برای دیگران نیز بپسندد و آنچه را برای خود نمی‏پسندد برای دیگران نیز نپسندد.

اجرایی شدن این دستورالعمل تربیتی آثار و برکات شگفت انگیزی را به ارمغان می‏آورد، به عنوان نمونه «همیشه دوست دارد وضع مالی دیگران خوب شود، چون دوست دارد وضع مالی خودش خوب شود، به دیگران کمک می‏کند، چون دوست دارد دیگران به او کمک کند، به بدهکاران مهلت می‏دهد، چون دوست دارد طلبکارانش به او مهلت بدهد، همچنین هرگز به مال مردم دست اندازی نمی‏کند زیرا دوست ندارد کسی به مال او دست درازی کند، هرگز به مردم توهین نمی‏کند چون دوست ندارد کسی به او توهین کند. به همین ترتیب هرگز مرتکب سرقت، کلاهبرداری، خیانت در امانت نخواهد شد چک بلامحل نمی کشد، نه رشوه می‏دهد و نه رشوه می‏گیرد و...»[41]

5/4) توصیه به همنشینی با نیکان:

تاثیرگذاری دوست در رفتار و عملكرد انسان واقعیت انکار ناپذیر است به گونه‏ی که تاریخ و حتی صفحات حوادث روزنامه‏ها، افراد زیادی را می‏شناسد که به خاطر دوستی با افراد ناباب، به بیراهه رفته و سر از جرم و جنایت درآورده‏اند. همچنین افرادی را نیز به یاد دارد که با وجود برخورداری از سوء پیشینه، بر اثر رفاقت با دوستان صالح و نیکوکار، به راه راست هدایت شده و به رستگاری رسیده‏اند.

نقش انکارناپذیر تاثیر دوست در خوشبختی و بدبختی انسان، موجب شده است كه آموزه‏های دینی نسبت به انتخاب دوست حساسیت ویژه‏ای داشته باشد تا جایی که در برخی از موارد، صریحا از دوستی و رفاقت با برخی از افراد نهی نموده است.

امام جواد(ع) در این زمینه می‏فرماید:

«إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِيرِ فَإِنَّهُ كَالسَّيْفِ الْمَسْلُولِ- يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبُحُ أَثَرُه»[42]

از همنشینی بدان بپرهیز که همچون شمشیر برهنه اند، ظاهرش زیبا و اثرش زشت است.

در صحنه قیامت نیز افراد جهنمی پس از مشاهده سرنوشت حسرت انگیز خود، به شدت از انتخاب دوستان ناباب اظهار پشیمانی کرده و می‏گویند:

«يا وَيْلَتى‏ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً»[43]

اى واى! كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!

دوستی با افراد ناباب و ناشايست، نقش چشمگیری در گرایش افراد به جرم و به خصوص گرایش به جرائم اقتصادی دارد به گونه ای که ریشه و عامل روی آوردن برخي از افراد به جرائمی مثل سرقت، کلاهبرداری، اختلاس و...  مراوده با دوستان ناباب می‏باشد.

6/4) ارائه راهکارهای تربیتی برای از بین بردن فرصت‏های بزه دیدگی:

هرچند عوامل بیرونی سهم عمده‏ی در بستر سازی وقوع جرائم اقتصادی دارند، اما گاهی عملکرد نا به جا و غلط فرد بزه دیده نیز زمینه و شرایط مناسبی را برای ارتکاب جرم از سوی بزهکار فراهم می‏کند. با توجه به همین مساله، توصیه‏های تربیتی اسلام برای پیشگیری از جرم، فقط به اصلاح زمینه‏های بیرونی جرم، ختم نمی‏شود بلکه علاوه برآن، به خود فرد نیز راهکارهای ارائه می‏دهد تا با به کار بستن آن، رفتارها و عملکردهای زمینه ساز وقوع جرم را اصلاح نماید تا فرد مستعد جرم، فرصت و موقعیت ارتکاب جرم را به دست نیاورد. برخی از این راهکارهاي پیشگیرانه، عبارتند از:

1/6/4) ثبت بدهی و دین:

امروزه بخش عظیمی از پرونده‏های قضایی را نزاع‏ها و درگیری‏هاي به وجود آمده میان طلبکار و بدهکار تشکیل می‏دهد که یکی از علل عمده‏ی وقوع این گونه نزاع‏ها، عدم ثبت و عدم کتابت بدهی‏ها و دیون می‏باشد که خود همین مساله زمینه مناسبی را برای ارتکاب جرائمی مالی از قبیل غصب، خودداری از پرداخت دین و... فراهم می‏کند.

آموزه‏های اسلامی برای پیشگیری از وقوع چنین جرائمی راهکار ثبت و کتابت دیون را توصیه می‏کند. قرآن کریم در این زمینه می‏فرماید:

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوه‏»[44]

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، هنگامى كه بدهى مدت دارى (به خاطر وام دادن يا معامله) به يكديگر پيدا كنيد آن را بنويسيد.[45]

به کار بردن کلمه «دین» در آیه بیانگر این است که این تدبیر پیشگیرانه هر نوع بدهی‏ها و بدهکاری‏ها را در بر می‏گیرد خواه از طریق قرض گرفتن باشد یا معاملات دیگر مانند اجاره، صلح، خرید و فروش، که یکی از طرفین چیزی را به ذمه بگیرد.[46]

2/6/4) شاهد گرفتن:

آموزه‏های تربیتی اسلام برای برقراری روابط اقتصادی سالم و پیشگیری از بروز هرگونه اختلافات و وقوع جرائم احتمالی، همچنان که بر ثبت دیون تاکید دارند، همچنین براي محكم كاري بيشتر، تدبیر پیشگیرانه دیگری را به نام «اخذ شهود و بینه» توصیه نموده است.

قرآن کریم در این زمینه می‏فرماید:

«وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ»[47]

دو نفر از مردان خود را شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن را به عنوان شاهد قرار دهید.

به کار گیری این دو روش پیشگیرانه، آن قدر اهمیت دارد که حتی در برخی از روایات به افرادی که نسبت به بدهی‏ها و دیون شان بینه و شهود لازم را تدارک ندیده‏اند و  بر اثر این تقصیر و کوتاهی، اختلافات و جرائم احتمالی به وقوع بپیوندد، دعای شان مبنی بر برطرف شدن این مشکل، به اجابت نخواهد رسید.

چنانکه امام صادق (ع) در این زمینه می‏فرماید:

«أَرْبَعَةٌ لَا تُسْتَجَابُ لَهُمْ دَعْوَةٌ رَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَدَانَهُ بِغَيْرِ بَيِّنَةٍ فَيُقَالُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْكَ بِالشَّهَادَ»[48]

چهار گروهند که دعاهای آنان مستجاب نمی‏شود، یکی از آنها فردی است که مالش را بدون شاهد و بینه، به دیگری وام داده (و وام گیرنده، آن را انکار کرده واز پرداختش سر باز زند) به او گفته می‏شود مگر به تو دستور ندادم به هنگام وام دادن شاهد و گواه بگیر؟

7/4) تقویت اعتقاد به شهود اعمال:

فطرت انسان به گونه‏ای است که به هر میزان حس کند که اعمال و رفتار او نظارت و کنترل می‏شود، به همان میزان مراقب رفتار و کردار خود می‏باشد تا خطا و اشتباهی از او سر نزند. به همین خاطر است که برای رعایت هرچه بهتر قوانین راهنمایی و رانندگی، و پیشگیری از وقوع تخلفات احتمالی، نظیر عبور از چراغ قرمز، سبقت غیر مجاز و... افسران پلیس در چهار راه‏ها و دیگر محورهای مهم، عبور و مرور وسائط نقلیه را نظارت و کنترل می کنند که همین امر نقش مهمی در پیشگیری از وقوع تخلفات جرائم راهنمایی و رانندگی دارد. همچنین کنترل رفت و آمد افراد در نقاط و مکان‏های که خطر بزه دیدگی بالایی وجود دارد، یکی از اهرم های مهم پیشگیری از وقوع پدیده‏های مجرمانه به شمار می‏آید.

«نتیجه تحقیقات انجام گرفته در انگلستان بیانگر آن است که استفاده از دوربین‏های مداربسته توام با گشت‏های ویژه پلیس، موجب کاهش چهار برابری سرقت‏ در ایستگاه‏های زیرزمینی شهر لندن شده است.»[49]

اصولا «انسان هرچه بیشتر حضور شاهدان را حس کند، برای تربیت و تقوایش مؤثرتر است، کسی که در تلویزیون برای میلیون‏ها نفر صحبت می‏کند، چون همه او را می‏بینند، وقتی عطسه‏ای یا اشتباهی می‏کند، بیشتر خجالت می‏کشد.»[50] با توجه به همین نکته بسیاری از آموزه‏های دینی به ما انسان‏ها هشدار می‏دهد که ناظرین و مراقبین متعددی به طور شبانه روزی و مداوم بر اعمال و رفتارتان نظارت دارند و این کنترل و  نظارت آن قدر دقیق انجام می‏گیرد که حتی جزئی‏ترین فکر و اندیشه نیز از دید آنان مخفی نمی‏ماند.

با توجه به متون دینی برخی از این شهود عبارتند از: «خداوند،[51] پیامبر اکرم(ص)[52] امامان معصوم(ع)،[53] فرشتگان،[54] زمین،[55] اعضای بدن،[56] و...[57]»

حضرت امام (ره) در این زمینه چه زیبا فرمود:

عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.

بدون شک تقویت اعتقاد به وجود ناظرین متعدد و اینکه تمام اعمال و رفتار از کوچک گرفته تا بزرگ، به صورت دقیق و ریز ثبت و ضبط می‏شود و هر انسانی در فردای قیامت حتی نسبت به کوچکترین عملکردش باید پاسخگو باشد، نقش مهمی در بازدارندگی افراد از ارتکاب جرم و به خصوص جرائم اقتصادی خواهد داشت.

نتیجه گیری:

بدون شک انسان به تنهایی توان برآوردن نیازها و رفع همه مایحتاج‏اش را ندارد؛ چرا که فرصت و توانایی او محدود اما خواسته‏ها و نیازمندهای او بی‏شمار است، وجود همین نیازهای متعدد و نیز عوامل دیگر موجب شده است که انسان به زندگی مدنی و اجتماعی روی بیاورد.

به رغم اینکه زندگی اجتماعی نقش مهمی در برآورده شدن نیازها و برطرف شدن مشکلات دارد؛ اما این نوع زندگی، مشکلات متناسب خودش را نیز به همراه دارد به گونه‏ی که زمینه‏ی وقوع بسیاری از جرائم، در دلِ اجتماع شکل می‏گیرد که یکی از این جرائم، جرائم اقتصادی است، جرمی که انسان از دیرباز با آن درگیر بوده و به عنوان یکی از مهمترین عوامل مختل کننده امنیت اقتصادی و برهم زننده آسایش عمومی جامعه به شمار می‏آید.

یکی از راه‏های مبارزه با اینگونه جرائم، اتخاذ سیاست‏های پیشگیرانه است که براساس آن فرصت‏ها و بسترهای که زمینه را برای وقوع جرم فراهم می‏کند، مورد شناسایی قرار گرفته و اصلاح می‏شود، که با اصلاح آن اساسا جرمی محقق نمی‏شود.

برهمین اساس تعالیم روح بخش اسلام، راهبردهای تربیتی متعددی را به منظور پیشگیری از جرائم اقتصادی ارائه نموده است كه برجسته سازی اهمیت حق الناس، بیدار کردن وجدان‏ها، توصیه به همنشینی با نیکان، تقویت اعتقاد به شهود اعمال، ترويج فرهنگ کار و تلاش از طریق تشویق افراد به کار، و آگاهی بخشی از عوارض تنبلی و بیکاری، همچنین مبارزه با صفات حرص و طمع، از رهگذر توصیه افراد به پیشه نمودن قناعت و توجه دادن آنان به پایین‏تر از خود در امور مادی، از جمله این راهبردها به شمار می‏آیند.

 


 

[1] . لویس معلوف، فرهنگ بزرگ جامع نوین (ترجمه المنجد)، مترجم، احمد سیاح، انتشارات اسلام، چاپ پنجم، 1384، ص 252.

[2] . عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، انتشارات امیر کبیر، چاپ سیزدهم، 1377، ص 686.

[3] . اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، نشر میزان، چاپ هجدهم، 1386، ص 119.

[4] .زرگری، مهدی، پیشگیری از بزهکاری، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی نگاه بینه، چاپ اول، 1390، ص 22.

[5] . ساریخانی، عادل، حقوق جزای عمومی اسلام، انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ اول، 1383، ص 29.

[6] .ر.ک. عمید، حسن، پیشین، ص 510.

[7] . زکی، عبدالله، تقریرات سلسله درس‏های جرم شناسی استاد قماشی، نیم سال اول تحصیلی 91 – 92، مدرسه عالی فقه تخصصی، ص 14.

[8] . میر خلیلی، محمود، پیشگیری وضعی از بزهکاری با نگاهی به سیاست جنایی اسلام، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1388، ص 32.

[9] . همان، ص 32 – 33.

[10] . ر.ک. صادقی، میر محمد، جرایم علیه اموال و مالکیت، نشر میزان، چاپ بیست و پنجم، 1388، ص 17.

[11] .همان، ص 19.

[12] .ر.ک: زرگری، مهدی، پیشین، ص 14.

[13] . همان، ص 14 – 15.

[14] . عابدی میانجی، محمد، وظایف دولت در پیشیگری از جرم در جامعه اسلامی، نور السجاد، چاپ اول، 1388، ص 50 – 49.

[15] . محدث نوری، مستدرک  الوسائل، مؤسسه آل البیت، 1408 هـ..ق، ج 13، ص 24 ح 14631.

[16] . همان، ص23 ح 14629.

[17] . همان ص 24، ح 14630.

[18] . همان، ح 14632.

[19] . شيخ صدوق، من لایحضره الفقیه،  انتشارات جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404 هـ.. ق. ج 3، ص 168، ح 3631.

[20] . حر عاملي، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، 1409 هـ.. ق،  ج 17، ص 23 ح 21887.

[21] . كليني، الکافی، ج 5، دار الکتب الاسلامیه، 1365 هـ.ش. ص 77 – 76، ح 14.

[22] .شیخ صدوق، پیشین، ج 3، ص 169، ح 3635.

[23] .علامه مجلسي، بحار الانوار، موسسه الوفاء بیروت، 1404 هـ..ق. ج 13، ص 354، ح 52.

[24] .کلینی، پیشین، ج 4، ص 12، ح 9.

[25] .همان، ج 2، ص 511 ح 2.

[26] .همان، ج 5، ص 85، ح 6.

[27]. نراقي، احمد، معراج السعاده، انتشارات هجرت، چاپ سوم، 1375، ص 395.

[28] . عطائی، محمد رضا، مجموعه ورام، انتشارات آستان قدس، چاپ اول، 1369 ش. ص 311.

[29] . سعدی، شرف الدین، گلستان سعدی، انتشارات ثمین، چاپ سوم، 1388، ص 194.

[30] . نراقی، احمد، پیشین، ص 397.

[31] . محدث نوری، پیشین، ج 15، ص 227، ح 18072.

[32] . تميمي آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات، 1366 ش. ص 391، ح 9013.

[33] . کلینی، پیشین، ج 8، ص 244، ح 338.

[34] . همان، ج 5، ص 95.

[35] . محدث نوری، پیشین، ج 12، ص 104، ح 13639.

[36] . همان.

[37] . مطففین، 1.

[38] .کلینی، پیشین، ج 2، ص 443، ح 1.

[39] . حر عاملی، پیشین، ج 3، ص 183، ح 3688.

[40] . کلینی، پیشین، ج 2، ص 170.

[41] .ر.ک:  روانشناسی آرامش و راحتی، گرد آورنده: مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، ناشر: مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، چاپ دوم، 1386، ص 273 – 272.

[42] .  مجلسی، بحار الانوار، انتشارات اسلامیه، بی تا، ج 71، ص 198.

[43] . فرقان، 28.

[44] . بقره،  282.

[45] . ترجمه آيت الله مكارم شيرازي.

[46] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374 ش. ج 2، ص 383.

[47] .بقره، 282.

[48] . كافي، ج 2، ص 511.

[49] . ر.ک. میرخلیلی، محمود، پیشین، ص 209.

[50] . قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، 1383 ش. ج 2، ص 293.

[51] . حج، 17.

[52] . نساء،  41.

[53] . بقره، 143، (با توجه به روایات منظور از  «امت وسط» که در این آیه به کار رفته است، امان معصوم(ع) هستند. ر.ک: تفسیر نور، ج 1، ص 221.)

[54] . ق، 21.

[55] . زلزال، 4.

[56] . نور، 24.

[57] . ر.ک. قرائتی، محسن، چهارصد نکته از تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ سوم، 1389، ص 120.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    لینک های کاربردی

    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 32
  • بازدید ماه : 30
  • بازدید سال : 92
  • بازدید کلی : 1,045
  • کدهای اختصاصی
    ساعت فلش مذهبی آیه قرآن
    دعای فرج