بدون تردید انسان به تنهایی توان برآوردن تمام نیازها و رفع همه مایحتاج خویش را ندارد؛ چرا که فرصت و توانایی او محدود اما خواستهها و نیازمندهای او بیشمار است، وجود همین نیازهای متعدد و نیز عوامل دیگر موجب شده است که انسان به زندگی مدنی و اجتماعی روی بیاورد.
به رغم اینکه زندگی اجتماعی زمینه و شرایط لازم را برای برآورده شدن
تعالیم روح بخش اسلام ضمن اینکه در راستای مبارزه با جرم، سیاستهای کیفری از قبیل قصاص، دیات، تعزیرات و... را ارائه نموده است، اما با این حال به سیاست پیشگیری نیز عنایت ویژهای دارد و اصولا تمام احکام و دستورالعملهای دینی جنبه پیشگیری از جرم را دارند چرا که در صدد هستند با تقویت اعتقاد خدا باوری، کجرویها و انحرافات را اصلاح نموده و فرد را آنگونه تربیت نماید که حتی در خلوتترین مکانها که هیچ نظارتی در آنجا صورت نمیگیرد، مرتکب جرم نشود |
بسیاری از نیازها و برطرف شدن بخش عمدهای از مشکلات تسهیل میکند، اما این نوع زندگی، مشکلات متناسب خودش را به همراه دارد به گونهای که در دلِ اجتماع، شرایط و فرصتهای به وجود می آید که زمینه را برای ارتکاب بسیاری از جرائم فراهم میکند.
یکی از جرائمی که زمینههای وقوع آن در دل اجتماع پدید میآید و همواره به عنوان یکی از مهمترین عوامل مختل کننده امنیت اقتصادی و برهم زننده آسایش عمومی جامعه شناخته ميشود، جرائم اقتصادی است. جرمی که بشر را بر آن داشته است تا برای مبارزه با آن راهکارهای مختلفی از قبیل تدابیر سرکوبگرانه و راهبردهای پیشگیرانه را به کار گیرد.
حال با توجه به اینکه تعالیم انسان ساز اسلام، نقش مهمی در تربیت انسان ایفا میکند، این سؤال مطرح میشود که آیا در راستای پیشگیری از وقوع جرائم اقتصادی نیز راهکارهای تربیتی را ارائه نموده است یا خیر؟ اگر ارائه کرده، این راهبردها کدامند؟
نوشته حاضر در صدد است با مراجعه به آیات و روایات و نیز با بهره گیری از دانش نوپای جرم شناسی، به این سؤالات پاسخ دهد.
در لغت: به معنای گناه[1]، خطا و بزه،[2] به کار رفته است.
در اصطلاح: دانشمندان علم حقوق، جرم را به گونههای مختلف تعریف کردهاند. «گاروفالو» يكي از بنیانگذاران دانش جرم شناسی، جرم را اینگونه تعریف میکند:
«جرم عبارت است از تعرض به احساس اخلاقی بشر یعنی جریحهدار کردن آن بخشی از حس اخلاقی که احساسات بنیادی نوع خواهانه یعنی شفقت و درستکاری را شامل میشود.»[3]
«کارارا» در راستای تعریف جرم میگوید:
«جرم تجاوز از حدود و قوانین کشور است که به وسیله کسی انجام شود به شرطی که شخص مرتکب، مکلف یا مجاز به انجام آن نباشد و در ضمن برای آن تجاوز، مجازات تعیین شده باشد.»[4]
از دیدگاه حقوق اسلامی جرم عبارت است از انجام کارهای که شارع آن را نهی فرموده و یا ترک اوامر شارع که شارع مقدس از ترک آن نهی و یا بر ترک آن کیفر مقرر فرموده است.[5]
در لغت به معنای جلوگیری است. و به همین دلیل به هر نوع اقدامی که طبیب یا مأمور بهداری برای جلوگیری از بروز مرض انجام دهد پیشگیری گفته میشود.[6]
«در حقیقت واژه «پیشگیری» یک اصطلاح پزشکی است که نوعا به پیشگیری از بیماری اطلاق میگردد. ولی با این حال این اصطلاح در علم جرم شناسی نیز کاربرد دارد که منظور از آن عبارت است از اتخاذ تدابیر و سیاستهای برای جلوگیری از وقوع جرم، که بهترین راه مبارزه با جرم، همین شیوه است و ضرب المثل «علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد» بر اهمیت این شیوه تاکید میکند».[7]
جرم شناسان، پیشگیری را با توجه به نوع تدابیر پیشگیرانه، به پیشگیری موسع و مضیق تقسیم نمودهاند.
عبارت است از «اقدامات کیفری و غیر کیفری در جهت خنثی کردن عوامل ارتکاب جرم؛ در این مفهوم به هر چه که علیه جرم بوده و بزهکاری را کاهش دهد پیشگیری گفته میشود.»[8]
عبارت است از «مجموعه راهکارهای غیرکیفری که برای مهار بزهکاری مورد استفاده قرار میگیرد و به گفته «ریمون گسن» هدف نهایی آن محدود کردن امکان پیشامد مجموعه اعمال جنایی از راه غیر ممکن ساختن، دشوار کردن یا کاهش دادن احتمال وقوع آنهاست بدون اینکه از تهدید کیفر یا اجرای آن استفاده شود.»[9]
با توجه به تعریفی که از پیشگیری موسع و مضیق ارائه گردید، روشن میشود که راهکارهای تربیتی مبارزه با جرائم اقتصادی در گروه پیشگیری مضیق قرار میگیرند چرا که به کاربستن اینگونه راهبردها باعث میشود بدون اتخاذ تدابیر کیفری و سرکوبگرانه، موقعیتها و فرصتهای زمینه ساز وقوع جرم، اصلاح شده و بدین سان از رخ دادن بزه و جرم جلوگیری به عمل آید.
حقوق جزای اختصاصی که خود یکی از شعب حقوق جزا به شمار میآید، به دلیل تنوع و گستردگی دامنه جرایم، به بخشهای مختلف تقسیم بندی شده است که یکی از مهمترین زیرشاخههای آن، جرایم علیه اموال و مالکیت میباشد[10] وجه مشترک اینگونه جرایم آن است که همه آنها مشتمل بر نقض حقوق مالکانه اشخاص میباشند.[11]
با توجه به مطلب فوق، میتوان گفت که منظور از جرائم اقتصادی عبارت است از آن دسته جرائمی که به نوعی به پایمال نمودن حقوق مالی اشخاص منتهی میشوند که اهم این جرایم عبارتند از کلاهبرداری، خیانت در امانت، سرقت، اختلاس، خودداری از پرداخت بدهی و...
شاید به جرئت بتوان ادعا نمود که با آغاز پیدایش مفهوم مالکیت در جوامع بشری، بشر با پدیدههای مجرمانهی سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری و... رو به رو شد که وجود اینگونه ناهنجاریها و چالشها، او را بر آن داشت تا تدابیر و اقداماتی را برای حفاظت و حراست از اموالش اتخاذ نماید که در همین راستا «سیاست کیفری (و سرکوبگرانه) برای سالهای طولانی در همه کشورها به عنوان ابزاری برای مبارزه با جرم اعمال میگردید»[12] اما امروزه با توجه به تحولات شگرفی که در جوامع پدید آمده است «اِعمال سیاست پیشگیری بسیار عاقلانهتر و متناسبتر از اعمال سیاست کیفری میباشد و به همین دلیل در سیاست جنایی نوین، گرایش «پیشگیری» در کنار گرایش «سرکوبگرانه» قرار دارد.» [13]
مکاتب الهی و به خصوص مکتب اسلام توجه ویژهی به تدابیر پیشگیرانه دارند و اصولا در یک نگاه کلی تمام تکالیف و برنامههای دینی از طریق اصلاح رفتار و کردار و ترمیم نارساییها و کجرویها زمینه را برای ریزش رذائل و رویش فضائل فراهم میکند که این امر به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تاثیر شگرفی در پیشگیری از وقوع پدیدههای مجرمانه و به خصوص بزهکاریهای اقتصادی، برجای میگذارد.
اما به طور خاص، تدابیر تربیتی پیشگیرانه از جرائم اقتصادی را میتوان به طور پراکنده در لابلای کتب روایی که به اهمیت حق الناس و لزوم رعایت و محترم شمردن آن پرداختهاند، نظیر کتاب بحار الانوار، «باب عقاب من اکل اموال الناس ظلما»، و نیز «باب المطل فی الدین»، جستجو نمود. همچنین این بحث را میتوان با جستجو نمودن عبارات «حق المؤمن» و «عقاب من حبس حق المؤمن» در منابع و متون روایی جستجو نمود. همچنین رگههای این بحث، در آن دسته از کتب حقوقی که به مباحث جرم شناسی پرداختهاند، مشاهده میشود.
اما با این حال نگارنده به کتابی که به طور مستقل به بررسی راهکارهای تربیتی پیشگیری از جرائم اقتصادی پرداخته باشد، برنخورده است. بدون شک جای مباحثی از این دست در میان مباحث فقهی و حقوقی خالی است و اهمیت این بحث میطلبد که صاحب نظران و دانشمندان این حوزه، با تبیین دستاوردها و تدبیرات پیشگیرانه اسلامی، بیش از پیش مردم را با حقایق و معارف اسلام آشنا نمایند و زمینه را برای فراگیر شدن امنیت اقتصادی و عدالت اجتماعی هموار سازند.
در طول تاریخ بر طرف نمودن نیازهای زندگی از قبیل خوراک، پوشاک و مسکن یکی از مهمترین دغدغه های بشر بوده است که برطرف نمودن اصولی و صحیح این نیازها تنها از طریق کار و فعالیت اقتصادی سالم امکان پذیر میباشد. در این میان برخی از افراد خودخواه و سودجو برای رفع مایحتاج زندگیشان به جای استفاده صحیح از استعدادها و تواناییهای خدادیشان، به کارهای نامشروعی چون سرقت، کلاهبرداری، اختلاس و... روی میآورند تا از طریق مصادره و غصب اموال دیگران و برهم زدن نظم اقتصادی جامعه، خودشان را به آسایش و آرامش برسانند.
برای مبارزه با این گونه ناهنجاریها و معضلات، اتخاذ سیاستهای کیفری و به مجازات رساندن مجرمین یکی از مهمترین دستورکارهای دولتها در طول تاریخ بوده است اما امروزه تجربه نشان داده است که تنها اعمال مجازاتهای سرکوبگرانه برای مبارزه با جرم و به خصوص جرائم اقتصادی کارساز نیست بلکه اعمال جرائمی چون حبس و زندان به جای ایجاد تنبّه و بازدارندگی، زایشگاه جرم را به دنبال داشته است به گونهای که افراد در طول مدت حبس، با جدیدترین و به روز ترین شگردهای خلافکارانه آشنا میشوند و هنگام آزادی با کوله باری از آموخته های مجرمانه، زندان را ترک میکنند.
با مراجعه به متون دینی روشن میشود که تعالیم روح بخش اسلام ضمن اینکه در راستای مبارزه با جرم، سیاستهای کیفری از قبیل قصاص، دیات، تعزیرات و... را ارائه نموده است اما با این حال به سیاست پیشگیری نیز عنایت ویژهای دارد و اصولا تمام احکام و دستورالعملهای دینی جنبه پیشگیری از جرم را دارند چرا که در صدد هستند با تقویت اعتقاد خدا باوری، کجرویها و انحرافات را اصلاح نموده و فرد را آنگونه تربیت نماید که حتی در خلوتترین مکانها که هیچ نظارتی در آنجا صورت نمیگیرد، مرتکب جرم نشود.
4) مهمترین راهکارهای تربیتی پیشگیرانه از جرائم اقتصادی:
اینک برخی از راهبردهای تربیتی را که نقش مهمی در پیشگیری از جرائم اقتصادی دارند، مورد بررسی قرار میدهیم.
بدون شک میان بیکاری و وقوع جرم و به خصوص جرائم اقتصادی، رابطه تنگاتنگی وجود دارد چنانکه آمار و ارقام نشان دهنده آن است که «در ایام بیکاری و تعطیلات آمار جنایات تا هفت برابر افزایش مییابد.»[14]
علت این پدیده آن است که نخستین جرقه ارتکاب جرم، با وسوسه و فکر مجرمانه روشن میشود که در این میان، اوقات فراغت و بیکاری مستعدترین لحظات برای شکلگیري افكار مجرمانه به شمار میآید زیرا در چنین زمانهای ذهن انسان بیشتر از هر وقت دیگری پذیرای وسوسهها و افکار مجرمانه می باشد و این افکار همانند خوره، ذهن و فکر را به خودش درگیر و مشغول میکند و آرامش و قرار را از آن سلب می کند و با گذر زمان قویتر و تنومندتر شده و به تدریج به انگیزه تبدیل میشود که با پیدایش انگیزه، فرد برای ارتکاب جرم مصممتر شده و نهایتا نیز مرتکب جرم میشود.
با توجه به آموزههای دینی، اسلام برای از بین بردن معضل بیکاری، دو راهکار عمده را پیش بینی نموده است:
الف) گاهی در جامعه زمینهی کار وجود ندارد اسلام برای مقابله با این معضل برنامههای حمایتی زکات، خمس، فیء و انفال، خراج و مالیات، کفارات، تشویق به انفاق، صدقه و دستگیری از مستمندان، قرض الحسنه و... را در نظر گرفته است که با عملي شدن این سیاستها، ثروت از حالت رکود و تراکم خارج شده و در مسیر صحیح و طبیعی به جریان میافتد و با حرکت خویش هم از میزان فقر و محرومیت اقشار ضعیف و کم درآمد میکاهد و هم زمینهی اشتغال زایی را فراهم میکند.
ب) گاهی در جامعه زمینههای کار و اشتغال وجود دارد اما عدهای به دلایلی چون تنبلی، یا ننگ و عار دانستن برخی از کارها، از زیر کار طفره رفته و کار نمی کنند. اسلام برای از بین بردن این معضل در صدد است با استفاده از دو روش تربیتی «تشویق» و «هشدار» فرهنگ کار و تلاش را در جامعه گسترش دهد.
در روش تشویقی، به پاداش معنوی کار و نیز نتایج و آثار مثبت مادی کار اشاره شده است و در روش «هشدار» به پیامدهای ناگوار بیکاری و تنبلی پرداخته شده است. چرا که پرداختن به پیامدهای بیکاری نقش مهمی در روی آوردن افراد به کار و تلاش دارد زیرا بسیاری از افراد تنبل و بيكار، به دلیل عدم آگاهی از پیامدهای ناگوار بيكاري، وقتشان را به بطالت میگذرانند و فرصتها را یکی پس از دیگری، بیهوده از دست میدهند و چه بسا اگر اطلاع درست و روشنی از پیامدهای منفي آن داشتند، هرگز وقتشان را که گرانبهاترین سرمایهشان به حساب میآید با بطالت تلف نمیکردند.
اینک به بررسی هر یک از دو روش «تشویق» و «هشدار» می پردازیم:
1/1/4) تشویق همگانی به کار از رهگذر تبیین برکات معنوی کار:
انسان برای بقا به امور متعددی نیاز دارد که شاخصترین آنها مسکن، پوشاک و خوراک میباشد، اسلام پیروان خویش را تشویق میکند نیازمندهای شان را از طریق روی آوردن به کار و تلاش و کسب روزی حلال، برطرف نمایند. از نظر آموزههای اسلامی کسی که برای به دست آوردن روزی حلال، به کار و تلاش روی بیاورد تا با دسترنج خود نیازمندیها و احتیاجات خود و افراد واجب النفقهاش را برطرف نماید خداوند با رحمت به او نظر میکند،[15] مثل برق از پل صراط عبور خواهد کرد[16] دربهای بهشت به روی او گشوده میشود[17] در قیامت در شمار انبیا قرار گرفته و پاداش انبیا به او داده خواهد شد.[18] همچنین تلاش برای تأمین مخارج خانواده همانند مجاهدت در راه خدا محسوب میشود[19] و اگر با خستگی طلب روزی حلال، شب را به صبح برساند، آمرزیده میشود.[20] و حتی به برخی از افراد که دست سالم برای کارکردن و سرمایهی لازم برای تجارت ندارند، توصیه شده که دست روی دست نگذارند بلکه از سرشان برای حمل و نقل بار استفاده کرده و بدین سان خود را از مردم بینیاز نماید.[21]
2/1/4) آگاهی بخشی از عوارض تنبلی و بیکاری:
اسلام همانگونه که از کار و تلاش به عنوان یک ارزش یاد میکند، متقابلا بیکاری و تنبلی را نکوهش نموده و آن را یک نوع ضد ارزش معرفی میکند و با بیان نمودن خطرات و آفات بیکاری، افراد را از گرفتار شدن به این معضل برحذر میدارد.
امام موسی کاظم (ع) در این زمینه میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغ»[22]
خداوند بنده بیکار را دشمن میدارد.
در برخی از روایات آن دسته افرادی که شبها را چون مردار در بستر خفتهاند و روزها را به بطالت و تنبلی میگذرانند، به عنوان مبغوضترین افراد در نزد خداوند معرفی شدهاند.[23]
امام صادق(ع) نیز افرادی را که بار زندگی خود را بر دوش دیگران تحمیل میکنند از رحمت خدا به دور دانسته است.[24]
در برخی از روایات دست از کار و تلاش کشیدن، به عنوان یکی از موانع استجابت دعا معرفی شده است چنانکه امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید:
«أَرْبَعَةٌ لَا تُسْتَجَابُ لَهُمْ دَعْوَةٌ رَجُلٌ جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ يَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فَيُقَالُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْكَ بِالطَّلَب»[25]
دعای چهار گروه مستجاب نمیشود، یکی از آنها کسی است که (به جای کار و تلاش) در خانه بنشیند و از خداوند طلب روزی نماید، به او گفته میشود، آیا ما به تو دستور ندادیم که برای کسب روزی تلاش کن.
در برخی از روایات نیز توصیه شده است که برای نهادینه نمودن فرهنگ کار و تلاش در جامعه، از استخدام افراد تنبل که تن به کار نمیدهند ممانعت به عمل آید، چنانکه امام صادق(ع) میفرماید:
افراد تنبلی را که تن به کار نمیدهند، استخدام نکنید.
بدون شک اتخاذ این تدبیر تحریمی، نقش مهمی در از بین رفتن تن پروری و تنبلی و روی آوردن افراد به کار و فعالیت سازنده خواهد داشت.
2/4) ارائه راهکارهای تربیتی برای مبارزه با حرص و طمع:
یکی از مهمترین عواملی که نقش پررنگی در وقوع جرائم اقتصادی دارد حرص است. «حرص که یکی از شعب حب دنیا محسوب میشود صفتی است که انسان را به جمعآوری اموال بیش از حد نیاز، وا میدارد. این صفت همانند بیابانی است ناپیدا که از هر طرف بروی، به جایی نرسی، و نظیر چاهی است بیانتها، که هرچه در آن فرو روی، عمق آن را نیابی.»[27]
پیامبر اعظم(ص) در توصیف آن میفرماید:
«لو كان لابن آدم واديان من ذهب لابتغى وراءهما ثالثا»[28]
اگر فرزند آدم دو بيابان پر از طلا داشته باشد، خواهان بيابان سوّمى (از طلا) است.
سعدی نیز با الهام از اینگونه روایات میگوید: «حریص با جهانی، گرسنه است و قانع با نانی، سیر»[29]
بسیاری از جرائم اقتصادی نظیر احتکار، اختلاس، کلاهبرداری، رشوه و... ریشه در حرص دارد. شکی نیست که افراد محتکر، نوعا افرادی متموّل جامعه محسوب میشوند و به اندازه کافی، از دارایی و ثروت برخوردارند، اما به دلیل حرص و طمع از وضعیت موجود ناراضیاند و برای دستیابی به ثروت بیشتر، ارزاق عمومی و مورد نیاز مردم را به امید بالا رفتن قیمت آن، احتکار میکنند و بدین سان در نظم و امنیت اقتصادی جامعه اختلال ایجاد میکنند.
همچنین بسیاری از افرادی که مرتکب اختلاس میشوند، افرادی شاغل میباشند و از درآمد کافی نیز برخوردارند، اما عواملی چون حرص و طمع و نیز عدم نظارت کافی، سبب میشود که از طریق اختلاس به مال اندوزی بپردازند.
اسلام برای از بین بردن این عامل جرمزا راهکارهای تربیتی ذیل را ارائه نموده است:
با وجود اینکه دستیابی به رفاه و تمکن مالی به منظور رفع نیازمندیها و دستیابی به آسایش و آرامش، یک امر پسندیده و ضرورت انکارناپذیر است اما اگر ترمزهای کنترل کننده برای این روند وجود نداشته باشد ممكن است دچار آفت حرص و طمع شده و آسایش و آرامش را در ثروت اندوزی بیحد و حصر جستجو کند غافل از اینکه این روند نه تنها او را به آرامش نمیرساند بلکه اضطراب، بیقراری، ناخرسندی از وضعیت موجود و حرص ولع شدید برای جمعآوری ثروت بیشتر، هرگونه آرامش و قرار را از او میرباید، مجموعهی این فشارهای روانی او را به ثروت اندوزی از طرق نامشروع از قبیل احتکار، اختلاس، کلاهبرداری، سرقت و رشوه سوق میدهد.
اسلام برای درمان این صفت جرمزا، ترمز قناعت را توصیه میکند. قناعت حالتی است که باعث میشود «انسان به اندازه نیاز خود اکتفا نماید».[30] برخورداری از این ترمز موجب میشود که انسان ضمن امید به رحمت الهی و کار و تلاش، با درایت و برنامه ریزی صحیح، میان دخل و خرجش رابطه منطقی برقرار نماید تا در هر شرایطی و به خصوص در هنگام مواجهه با بحرانها و چالشهای روزگار، به سلامت از آن عبور نماید. قطعا اتخاذ چنین سیاست تربیتی موجب میشود که انسان از گزند آفت جرمزای حرص و طمع، در امان بماند و حتی در بغرنجترین شرایط و تنگناترین تنگناها هم حقوق دیگران را نقض ننماید.
در آموزههای دینی، از قناعت با تعبیرات بلندی یاد شده است. پیامبر اعظم(ص) قناعت را گنج پایان ناپذیر معرفی نموده و میفرماید:
«اَلْقَنَاعَةُ كَنْزٌ لَا يَفْنَى»[31]
حضرت علی (ع) نیز قناعت را رمز دستیابی به عزت معرفی میکند و میفرماید:
چه گنجی بالاتر از اینکه انسان به داشتههای خویش قانع باشد و به اموال و داراییهای دیگران طمع نورزد و چه عزتی بالاتر از اینکه انسان با قناعت ورزیدن به دسترنج خویش، از پایمال نمودن حقوق دیگران خودداری نماید و بدین سان کرامت انسانی، شخصیت و حرمت خود را حفظ نماید.
2/2/4) توجه به پایینتر از خود در امور مادی:
یکی از راهبردیترین راهکارهای تربیتی اسلام برای مبارزه با صفت جرمزای حرص و طمع، این است که انسان وضعیت مادی خویش را با افراد ضعیفتر و پایینتر از خودش مقایسه نماید.
امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید:
«انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ أَقْنَعُ لَكَ بِمَا قُسِمَ لَكَ وَ أَحْرَى أَنْ تَسْتَوْجِبَ الزِّيَادَةَ»[33]
در تواناییهای مالی به افرادی که از تو پایینتر هستند نگاه کن، نه به آنهایی که موقعیت بهتری نسبت به تو دارند. اين روش تو را به آنچه که خدا برايت قسمت كرده قانعتر ميكند و به افزايش روزى از جانب خدا شايستهتر ميشوى.
از روایت فوق میتوان سه دستاورد مهم را برداشت نمود:
الف) چنین نگرشی موجب میشود ظرفیت تحمل انسان در مواجهه با مشکلات افزایش بیابد. چرا که وقتی انسان ببیند که دیگران با مشکلات سختتر از او مواجه هستند، تحمل مشکلات خودش برایش آسانتر میشود.
ب) نگاه اینگونه به وضعیت مادی، زمینهی شکل گیری صفات رذیله حرص و طمع را در وجود انسان میخشکاند.
ج) با توجه به نص صریح روایت فوق، چنین افرادی، شایستگی و صلاحیت افزایش روزی از ناحیه خداوند را پیدا میکنند.
3/4) برجسته سازی اهمیت حق الناس:
یکی از مهمترین عواملی که زمینه را برای وقوع جرائم اقتصادی همچون کلاهبرداری، اختلاس، خودداری از پرداخت بدهی، کم فروشی، خیانت در امانت و به خصوص سرقت فراهم میکند، نادیده گرفتن حق الناس است. چنین افرادی با استفاده از شگردها و طرفندهای خاص، عملا حریمها و خط قرمزها را میشکنند و به ربایش اموال همنوعان شان اقدام میکنند.
اسلام برای از بین بردن این عامل جرمزا، از راهکار برجسته سازی اهمیت حق الناس استفاده نموده است زیرا از جمله عواملی که موجب میشود برخی از انسانها حقوق همنوعانشان را نقض نمایند، عدم آگاهی از اهمیت و جایگاه حق الناس است، چه بسا اگر از اهمیت والای حق الناس آگاه بودند، هرگز به آن تعدی نمیکردند. از همین رو، در آموزههای دینی از دو روش ذیل برای برجسته سازی اهمیت حق الناس استفاده شده است.
1/3/4) تشویق به رعایت حق الناس:
در متون دینی نسبت به رعایت حق الناس تاکید فراوان شده است تا جایی که برای افراد بدهکار، از هنگامی که تصمیم به پرداخت بدهیشان میگیرند تا لحظهای که موفق به پرداخت آن میشوند تسهیلات معنوی و پاداشهای قابل توجهی در نظر گرفته شده است.
امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید:
«مَنْ كَانَ عَلَيْهِ دَيْنٌ يَنْوِي قَضَاءَهُ كَانَ مَعَهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَافِظَانِ يُعِينَانِهِ عَلَى الْأَدَاءِ عَنْ أَمَانَتِه»[34]
هر كس بدهی داشته باشد و به فکر ادای آن باشد از جانب خداوند دو محافظ او را در پرداخت دَین یاری میرساند.
پیامبر اعظم(ص) نیز پرداخت یک درهم بدهی را به طلبکاران، از هزار سال عبادت، آزاد کردن هزار بنده، و هزار حج و عمره برتر دانسته و میفرماید:
«دِرْهَمٌ يَرُدُّهُ الْعَبْدُ إِلَى الْخُصَمَاءِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ حَجَّةٍ وَ عُمْرَة»[35]
همچنین پاداشهای اخروی متعددی از قبیل همنشینی با حضرت اسماعیل، قرار گرفتن در ردیف شهدا، ورود بدون حساب به بهشت و...[36] در نظر گرفته شده است.
همه این پاداشها و تسهیلات معنوی از اهمیت فوق العاده و غیر قابل تصور حق الناس حکایت دارند.
2/3/4) هشدار به پایمال کنندگان حق الناس:
با توجه به آموزههای دینی، عواقب شوم و ناگواری برای پایمال کنندگان به حق الناس در نظر گرفته شده است. قرآن کریم برای کسانی که از طریق کم فروشی، به پایمال نمودن حق الناس مبادرت میورزند، عذابی دردناک را پیش بینی نموده و میفرماید:
در متون روایی نیز، تعرض به حق الناس به عنوان یک گناه نابخشودنی یاد شده است چنانکه حضرت علی(ع) میفرماید:
«الذَّنْبُ الَّذِي لَا يُغْفَرُ فَمَظَالِمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ لِبَعْض»[38]
گناهی که آمرزیده نمیشود، ستمهای است که بندگان نسبت به یکدیگر انجام میدهند.
در اهمیت حق الناس همین بس که تضییع و پایمال نمودن آن حتی با قطرات خون شهید هم آمرزیده نمیشود چنانکه امام باقر(ع) میفرماید:
«أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِ الشَّهِيدِ كَفَّارَةٌ لِذُنُوبِهِ إِلَّا الدَّيْنَ فَإِنَّ كَفَّارَتَهُ قَضَاؤُه»[39]
با چکیدن اولین قطره خون شهید، گناهان او آمرزیده میشود جز بدهی، که فقط با ادا کردن برطرف میشود.
از آنجایی که برخورداری از وجدان بیدار، نقش مهمی در پیشگیری از جرائم مرتبط با حق الناس دارد، لذا یکی از روشهای تربیتی اسلام برای پیشگیری از وقوع هرگونه جرمی و به خصوص جرائم اقتصادی، برانگیختن و بیدار نمودن وجدانهاست.
امام صادق(ع) در ضمن تبیین حقوق مسلمان بر مسلمان میفرماید:
«أَنْ تُحِبَّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ تَكْرَهَ لَهُ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ»[40]
یکی از حقوق مسلمان بر مسلمان این است که آنچه را برای خود میپسندد برای دیگران نیز بپسندد و آنچه را برای خود نمیپسندد برای دیگران نیز نپسندد.
اجرایی شدن این دستورالعمل تربیتی آثار و برکات شگفت انگیزی را به ارمغان میآورد، به عنوان نمونه «همیشه دوست دارد وضع مالی دیگران خوب شود، چون دوست دارد وضع مالی خودش خوب شود، به دیگران کمک میکند، چون دوست دارد دیگران به او کمک کند، به بدهکاران مهلت میدهد، چون دوست دارد طلبکارانش به او مهلت بدهد، همچنین هرگز به مال مردم دست اندازی نمیکند زیرا دوست ندارد کسی به مال او دست درازی کند، هرگز به مردم توهین نمیکند چون دوست ندارد کسی به او توهین کند. به همین ترتیب هرگز مرتکب سرقت، کلاهبرداری، خیانت در امانت نخواهد شد چک بلامحل نمی کشد، نه رشوه میدهد و نه رشوه میگیرد و...»[41]
5/4) توصیه به همنشینی با نیکان:
تاثیرگذاری دوست در رفتار و عملكرد انسان واقعیت انکار ناپذیر است به گونهی که تاریخ و حتی صفحات حوادث روزنامهها، افراد زیادی را میشناسد که به خاطر دوستی با افراد ناباب، به بیراهه رفته و سر از جرم و جنایت درآوردهاند. همچنین افرادی را نیز به یاد دارد که با وجود برخورداری از سوء پیشینه، بر اثر رفاقت با دوستان صالح و نیکوکار، به راه راست هدایت شده و به رستگاری رسیدهاند.
نقش انکارناپذیر تاثیر دوست در خوشبختی و بدبختی انسان، موجب شده است كه آموزههای دینی نسبت به انتخاب دوست حساسیت ویژهای داشته باشد تا جایی که در برخی از موارد، صریحا از دوستی و رفاقت با برخی از افراد نهی نموده است.
امام جواد(ع) در این زمینه میفرماید:
«إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِيرِ فَإِنَّهُ كَالسَّيْفِ الْمَسْلُولِ- يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبُحُ أَثَرُه»[42]
از همنشینی بدان بپرهیز که همچون شمشیر برهنه اند، ظاهرش زیبا و اثرش زشت است.
در صحنه قیامت نیز افراد جهنمی پس از مشاهده سرنوشت حسرت انگیز خود، به شدت از انتخاب دوستان ناباب اظهار پشیمانی کرده و میگویند:
«يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً»[43]
اى واى! كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!
دوستی با افراد ناباب و ناشايست، نقش چشمگیری در گرایش افراد به جرم و به خصوص گرایش به جرائم اقتصادی دارد به گونه ای که ریشه و عامل روی آوردن برخي از افراد به جرائمی مثل سرقت، کلاهبرداری، اختلاس و... مراوده با دوستان ناباب میباشد.
6/4) ارائه راهکارهای تربیتی برای از بین بردن فرصتهای بزه دیدگی:
هرچند عوامل بیرونی سهم عمدهی در بستر سازی وقوع جرائم اقتصادی دارند، اما گاهی عملکرد نا به جا و غلط فرد بزه دیده نیز زمینه و شرایط مناسبی را برای ارتکاب جرم از سوی بزهکار فراهم میکند. با توجه به همین مساله، توصیههای تربیتی اسلام برای پیشگیری از جرم، فقط به اصلاح زمینههای بیرونی جرم، ختم نمیشود بلکه علاوه برآن، به خود فرد نیز راهکارهای ارائه میدهد تا با به کار بستن آن، رفتارها و عملکردهای زمینه ساز وقوع جرم را اصلاح نماید تا فرد مستعد جرم، فرصت و موقعیت ارتکاب جرم را به دست نیاورد. برخی از این راهکارهاي پیشگیرانه، عبارتند از:
امروزه بخش عظیمی از پروندههای قضایی را نزاعها و درگیریهاي به وجود آمده میان طلبکار و بدهکار تشکیل میدهد که یکی از علل عمدهی وقوع این گونه نزاعها، عدم ثبت و عدم کتابت بدهیها و دیون میباشد که خود همین مساله زمینه مناسبی را برای ارتکاب جرائمی مالی از قبیل غصب، خودداری از پرداخت دین و... فراهم میکند.
آموزههای اسلامی برای پیشگیری از وقوع چنین جرائمی راهکار ثبت و کتابت دیون را توصیه میکند. قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوه»[44]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هنگامى كه بدهى مدت دارى (به خاطر وام دادن يا معامله) به يكديگر پيدا كنيد آن را بنويسيد.[45]
به کار بردن کلمه «دین» در آیه بیانگر این است که این تدبیر پیشگیرانه هر نوع بدهیها و بدهکاریها را در بر میگیرد خواه از طریق قرض گرفتن باشد یا معاملات دیگر مانند اجاره، صلح، خرید و فروش، که یکی از طرفین چیزی را به ذمه بگیرد.[46]
آموزههای تربیتی اسلام برای برقراری روابط اقتصادی سالم و پیشگیری از بروز هرگونه اختلافات و وقوع جرائم احتمالی، همچنان که بر ثبت دیون تاکید دارند، همچنین براي محكم كاري بيشتر، تدبیر پیشگیرانه دیگری را به نام «اخذ شهود و بینه» توصیه نموده است.
قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
«وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ»[47]
دو نفر از مردان خود را شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن را به عنوان شاهد قرار دهید.
به کار گیری این دو روش پیشگیرانه، آن قدر اهمیت دارد که حتی در برخی از روایات به افرادی که نسبت به بدهیها و دیون شان بینه و شهود لازم را تدارک ندیدهاند و بر اثر این تقصیر و کوتاهی، اختلافات و جرائم احتمالی به وقوع بپیوندد، دعای شان مبنی بر برطرف شدن این مشکل، به اجابت نخواهد رسید.
چنانکه امام صادق (ع) در این زمینه میفرماید:
«أَرْبَعَةٌ لَا تُسْتَجَابُ لَهُمْ دَعْوَةٌ رَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَدَانَهُ بِغَيْرِ بَيِّنَةٍ فَيُقَالُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْكَ بِالشَّهَادَ»[48]
چهار گروهند که دعاهای آنان مستجاب نمیشود، یکی از آنها فردی است که مالش را بدون شاهد و بینه، به دیگری وام داده (و وام گیرنده، آن را انکار کرده واز پرداختش سر باز زند) به او گفته میشود مگر به تو دستور ندادم به هنگام وام دادن شاهد و گواه بگیر؟
7/4) تقویت اعتقاد به شهود اعمال:
فطرت انسان به گونهای است که به هر میزان حس کند که اعمال و رفتار او نظارت و کنترل میشود، به همان میزان مراقب رفتار و کردار خود میباشد تا خطا و اشتباهی از او سر نزند. به همین خاطر است که برای رعایت هرچه بهتر قوانین راهنمایی و رانندگی، و پیشگیری از وقوع تخلفات احتمالی، نظیر عبور از چراغ قرمز، سبقت غیر مجاز و... افسران پلیس در چهار راهها و دیگر محورهای مهم، عبور و مرور وسائط نقلیه را نظارت و کنترل می کنند که همین امر نقش مهمی در پیشگیری از وقوع تخلفات جرائم راهنمایی و رانندگی دارد. همچنین کنترل رفت و آمد افراد در نقاط و مکانهای که خطر بزه دیدگی بالایی وجود دارد، یکی از اهرم های مهم پیشگیری از وقوع پدیدههای مجرمانه به شمار میآید.
«نتیجه تحقیقات انجام گرفته در انگلستان بیانگر آن است که استفاده از دوربینهای مداربسته توام با گشتهای ویژه پلیس، موجب کاهش چهار برابری سرقت در ایستگاههای زیرزمینی شهر لندن شده است.»[49]
اصولا «انسان هرچه بیشتر حضور شاهدان را حس کند، برای تربیت و تقوایش مؤثرتر است، کسی که در تلویزیون برای میلیونها نفر صحبت میکند، چون همه او را میبینند، وقتی عطسهای یا اشتباهی میکند، بیشتر خجالت میکشد.»[50] با توجه به همین نکته بسیاری از آموزههای دینی به ما انسانها هشدار میدهد که ناظرین و مراقبین متعددی به طور شبانه روزی و مداوم بر اعمال و رفتارتان نظارت دارند و این کنترل و نظارت آن قدر دقیق انجام میگیرد که حتی جزئیترین فکر و اندیشه نیز از دید آنان مخفی نمیماند.
با توجه به متون دینی برخی از این شهود عبارتند از: «خداوند،[51] پیامبر اکرم(ص)[52] امامان معصوم(ع)،[53] فرشتگان،[54] زمین،[55] اعضای بدن،[56] و...[57]»
حضرت امام (ره) در این زمینه چه زیبا فرمود:
عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.
بدون شک تقویت اعتقاد به وجود ناظرین متعدد و اینکه تمام اعمال و رفتار از کوچک گرفته تا بزرگ، به صورت دقیق و ریز ثبت و ضبط میشود و هر انسانی در فردای قیامت حتی نسبت به کوچکترین عملکردش باید پاسخگو باشد، نقش مهمی در بازدارندگی افراد از ارتکاب جرم و به خصوص جرائم اقتصادی خواهد داشت.
بدون شک انسان به تنهایی توان برآوردن نیازها و رفع همه مایحتاجاش را ندارد؛ چرا که فرصت و توانایی او محدود اما خواستهها و نیازمندهای او بیشمار است، وجود همین نیازهای متعدد و نیز عوامل دیگر موجب شده است که انسان به زندگی مدنی و اجتماعی روی بیاورد.
به رغم اینکه زندگی اجتماعی نقش مهمی در برآورده شدن نیازها و برطرف شدن مشکلات دارد؛ اما این نوع زندگی، مشکلات متناسب خودش را نیز به همراه دارد به گونهی که زمینهی وقوع بسیاری از جرائم، در دلِ اجتماع شکل میگیرد که یکی از این جرائم، جرائم اقتصادی است، جرمی که انسان از دیرباز با آن درگیر بوده و به عنوان یکی از مهمترین عوامل مختل کننده امنیت اقتصادی و برهم زننده آسایش عمومی جامعه به شمار میآید.
یکی از راههای مبارزه با اینگونه جرائم، اتخاذ سیاستهای پیشگیرانه است که براساس آن فرصتها و بسترهای که زمینه را برای وقوع جرم فراهم میکند، مورد شناسایی قرار گرفته و اصلاح میشود، که با اصلاح آن اساسا جرمی محقق نمیشود.
برهمین اساس تعالیم روح بخش اسلام، راهبردهای تربیتی متعددی را به منظور پیشگیری از جرائم اقتصادی ارائه نموده است كه برجسته سازی اهمیت حق الناس، بیدار کردن وجدانها، توصیه به همنشینی با نیکان، تقویت اعتقاد به شهود اعمال، ترويج فرهنگ کار و تلاش از طریق تشویق افراد به کار، و آگاهی بخشی از عوارض تنبلی و بیکاری، همچنین مبارزه با صفات حرص و طمع، از رهگذر توصیه افراد به پیشه نمودن قناعت و توجه دادن آنان به پایینتر از خود در امور مادی، از جمله این راهبردها به شمار میآیند.
[1] . لویس معلوف، فرهنگ بزرگ جامع نوین (ترجمه المنجد)، مترجم، احمد سیاح، انتشارات اسلام، چاپ پنجم، 1384، ص 252.
[2] . عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، انتشارات امیر کبیر، چاپ سیزدهم، 1377، ص 686.
[3] . اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، نشر میزان، چاپ هجدهم، 1386، ص 119.
[4] .زرگری، مهدی، پیشگیری از بزهکاری، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی نگاه بینه، چاپ اول، 1390، ص 22.
[5] . ساریخانی، عادل، حقوق جزای عمومی اسلام، انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ اول، 1383، ص 29.
[6] .ر.ک. عمید، حسن، پیشین، ص 510.
[7] . زکی، عبدالله، تقریرات سلسله درسهای جرم شناسی استاد قماشی، نیم سال اول تحصیلی 91 – 92، مدرسه عالی فقه تخصصی، ص 14.
[8] . میر خلیلی، محمود، پیشگیری وضعی از بزهکاری با نگاهی به سیاست جنایی اسلام، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1388، ص 32.
[10] . ر.ک. صادقی، میر محمد، جرایم علیه اموال و مالکیت، نشر میزان، چاپ بیست و پنجم، 1388، ص 17.
[12] .ر.ک: زرگری، مهدی، پیشین، ص 14.
[14] . عابدی میانجی، محمد، وظایف دولت در پیشیگری از جرم در جامعه اسلامی، نور السجاد، چاپ اول، 1388، ص 50 – 49.
[15] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، 1408 هـ..ق، ج 13، ص 24 ح 14631.
[19] . شيخ صدوق، من لایحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404 هـ.. ق. ج 3، ص 168، ح 3631.
[20] . حر عاملي، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، 1409 هـ.. ق، ج 17، ص 23 ح 21887.
[21] . كليني، الکافی، ج 5، دار الکتب الاسلامیه، 1365 هـ.ش. ص 77 – 76، ح 14.
[22] .شیخ صدوق، پیشین، ج 3، ص 169، ح 3635.
[23] .علامه مجلسي، بحار الانوار، موسسه الوفاء بیروت، 1404 هـ..ق. ج 13، ص 354، ح 52.
[24] .کلینی، پیشین، ج 4، ص 12، ح 9.
[27]. نراقي، احمد، معراج السعاده، انتشارات هجرت، چاپ سوم، 1375، ص 395.
[28] . عطائی، محمد رضا، مجموعه ورام، انتشارات آستان قدس، چاپ اول، 1369 ش. ص 311.
[29] . سعدی، شرف الدین، گلستان سعدی، انتشارات ثمین، چاپ سوم، 1388، ص 194.
[30] . نراقی، احمد، پیشین، ص 397.
[31] . محدث نوری، پیشین، ج 15، ص 227، ح 18072.
[32] . تميمي آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات، 1366 ش. ص 391، ح 9013.
[33] . کلینی، پیشین، ج 8، ص 244، ح 338.
[35] . محدث نوری، پیشین، ج 12، ص 104، ح 13639.
[38] .کلینی، پیشین، ج 2، ص 443، ح 1.
[39] . حر عاملی، پیشین، ج 3، ص 183، ح 3688.
[40] . کلینی، پیشین، ج 2، ص 170.
[41] .ر.ک: روانشناسی آرامش و راحتی، گرد آورنده: مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، ناشر: مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، چاپ دوم، 1386، ص 273 – 272.
[42] . مجلسی، بحار الانوار، انتشارات اسلامیه، بی تا، ج 71، ص 198.
[45] . ترجمه آيت الله مكارم شيرازي.
[46] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374 ش. ج 2، ص 383.
[49] . ر.ک. میرخلیلی، محمود، پیشین، ص 209.
[50] . قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، 1383 ش. ج 2، ص 293.
[53] . بقره، 143، (با توجه به روایات منظور از «امت وسط» که در این آیه به کار رفته است، امان معصوم(ع) هستند. ر.ک: تفسیر نور، ج 1، ص 221.)
[57] . ر.ک. قرائتی، محسن، چهارصد نکته از تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ سوم، 1389، ص 120.